اثر تزریق داخل صناقی سایمتیدین بر پاسخ درد ناشی از فرمالین در موشهای سوری
نویسندگان
چکیده مقاله:
هدف : مطالعه اثر محیطی سایمتیدین بر پاسخ درد ناشی از فرمالین و همچنین تاثیر ان بر اثر ضد دردی مورفین در موشهای سوری. طرح : مطالعه تجربی. حیوانات : هفتاد و دو عدد موش سفید کوچک آزمایشگاهی نر با وزن بین 26-23 گرم. روش : گذاشتن حیوانات در دستگاه آزمون فرمالین، تزریقات داخل صفاقی سایمتیدین (5، 10 و 20 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن)، مرفین (5 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و سایمتیدین (20 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) بعد از مرفین (5 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن زدن)، تزریق زیر جلدی نالوکسان (5 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و قبل از سایمتیدین (20 میلیگرم به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن). تزریق کف پایی فرمالین 5 درصد به حجم 20 میکرولیتر با سرنگ شماره 28، ثبت مدت زمان لیسیدن و گاز گرفتن پنجه پای تزریق شده در فواصل زمانی 5 دقیقهای به مدت یکساعت. تجزیه و تحلیل آماری: آزمون تی – زوج، آنالیز واریانس یکطرفه و با اندازهگیری مکرر و آزمون دانکن. نتایج : تزریق کف پایی سالین نرمال پاسخ ضعیفی در پنج دقیقه و تزریق کف پایی فرمالین پاسخ درد دو مرحلهای (مرحله اول : 5-0 و مرحله دوم: 40-20 دقیقه) پس از تزریق ایجاد کردند. تزریق داخل صفاقی سایمتیدین در مقادیر 5 و 10 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن اثر نگذاشت و سایمتیدین (20 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) بدون اثر بر مرحله اول، پاسخ درد مرحله دوم را کاهش داد. تزریق داخل صفاقی مرفین پاسخ درد را در هر دو مرحله کاهش داد. تزریق سایمتیدین قبل از مرفین بر کاهش درد ناشی از مرفین اثری نگذاشت. تزریق زیر جلدی نالوکسان موجب پایداری درد در مرحله اول و دوم شد. تزریق سایمتیدین بعد از نالوکسان در مرحله اول درد اثر نکرد ولی درد مرحله دوم را کاهش داد. نتیجهگیری ک بر اساس نتایج میتوان چنین مطرح نمود که سایمتیدین (آنتاگونیست گیرنده H2 هیستامین) موجب کاهش درد التهابی (مرحله دوم درد فرمالینی) و نه درد نوروژنیک (مرحله اول درد فرمالینی) میشود پس گیرنده H2 هیستامین ممکن است در درد التهابی نقش داشته باشد و به نظر میرسد که بین گیرنده H2 و سیستم اپیوئیدی در مکانیسمهای درد التهابی احتمالا ارتباطی وجود ندارد.
منابع مشابه
مطالعه اثر کلرفنیرامین داخل صفاقی بر پاسخ درد ناشی از فرمالین وارتباط آن با سیستم اپیوئیدی در موشهای سوری
هدف: مطالعه اثر تزریق داخل کلرفنیرامین (آنتاگونیست گیرنده H1 هیستامین) بر درد ناشی از فرمالین و ارتباط آن با سیستم اپیوئیدی در موشهای سوری. طرح : مطالعه تجربی. حیوانات: هفتادودوعدد موش سفید کوچک آزمایشگاهی نرباوزن 26-23 گرم. روش: گذاشتن حیوانات در دستگاه آزمون فرمالین‘ تزریق کف پایی فرمالین 5% به حجم 20 میکرولیتر با سوزن تزریقی شماره 28‘ ثبت مدت زمان لیسیدن و گازگرفتن پنجه پای تزریق شده در...
متن کاملمطالعه اثر کلرفنیرامین داخل صفاقی بر پاسخ درد ناشی از فرمالین وارتباط آن با سیستم اپیوئیدی در موشهای سوری
هدف: مطالعه اثر تزریق داخل کلرفنیرامین (آنتاگونیست گیرنده h1 هیستامین) بر درد ناشی از فرمالین و ارتباط آن با سیستم اپیوئیدی در موشهای سوری. طرح : مطالعه تجربی. حیوانات: هفتادودوعدد موش سفید کوچک آزمایشگاهی نرباوزن 26-23 گرم. روش: گذاشتن حیوانات در دستگاه آزمون فرمالین‘ تزریق کف پایی فرمالین 5% به حجم 20 میکرولیتر با سوزن تزریقی شماره 28‘ ثبت مدت زمان لیسیدن و گازگرفتن پنجه پای تزریق شده در ...
متن کاملاثر وراپامیل، نیفدیپین و دیلتیازم بر پاسخ درد ناشی از فرمالین در موش سوری
چکیده کانالهای کلسیمی وابسته به ولتاژ نقش مهمی در کارکرد سلولهای قلبی و بافتهای عصبی و عروقی دارند. وراپامیل، نیفدیپین و دیلتیازم، مهار کنندههای کانالهای کلسیمی با کاربرد وسیع برای درمان بیماریهای قلبی- عروقی میباشند. چندین مطالعات نشان دادهاند که مهار کنندههای کانالهای کلسیمی اثرات ضد دردی و ضد التهابی در مدلهای مختلف حیوانی دارند (اما در همه مدلها این اثرات نشان داده نشده است). ه...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 59 شماره 4
صفحات -
تاریخ انتشار 2005-01-20
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023